در این شب جمعه عزیز سخنم را با یاد خدا و نثار سلام وصلوات به پیشگاه مقدس آقا امام سیدعلی خامنه‌ای و سپس مهدی صاحب زمان آغاز می‌کنم که ساندیس نقد به از بهشت نسیه و پاچه خواری نایب آقا پرمنفعت‌تر از خود آقاست. در انتخابات ۸۸ که به حول و قوهٔ اول رهبر معظم انقلاب و بعدا الهی رییس جمهور سابقا ولایی برای بار دوم به ریاست دولت منتصب شد، برای چند صباحی امیدوار گشتیم که فرصتی کافی برای پیوند حوزه و دانشگاه و اسلامیزه کردن فضاهای علمی فراهم آمده است، اما متاسفانه جریان فتنه سبب شد که از کارهای فرهنگی غافل گشته و تمام توان خود را صرف هنرهای رزمی- اسلامی یعنی زنجیر زنی، باتوم زنی و چاقو کشی نموده و حتی در این راه چند تن از جمله صانع نامی را بزنیم و شهید کنیم و سپس تقدیم انقلاب و پیشگاه آقا (سید خراسانی نه سامرایی) نماییم. خلاصه چنان مشغول و گرفتار شدیم که درپی غفلت ما بیضه‌های اسلام شدیدا به خطر افتادند و همین چند روز پیش هم متوجه گشتیم که تکنیک آی لاویو اف و حتی اهدای تخمک هم از سوی بانوان ولایتمداری چون فاطمه رجبی از درمان عقیمی اسلام ناکام مانده است. پس با اوضاع بی‌ریختی که ذکر کردم لازم است که در همین ابتدا عمیقا از مجریان طرح تفکیک جنسیتی که به معنای دمیدن شاهرگی تازه در روح اسلام است تشکر نمایم.


همینطور لازم است بگویم که مسئولین کودن عزیز گیرم که کلاس‌ها را جدا کردید با محوطه و راهرو‌ها چه می‌کنید؟ آخر چرا دل رهبر فعلی انقلاب را به درد می‌آورید و تن رهبر سابقش را در گور می‌لرزانید؟ مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر مسئولین... حیف که آقا (باز هم سید خراسانی) گفته فحش ندهیم و گرنه بسیجی در هیچ زمینه‌ای کم نمی‌آورد و این طرح من، یعنی دو نوبته کردن دانشگاه‌ها، تمامی نقشه‌های شوم شما و دشمن را خنثی خواهد کرد. بله، دو نوبته کردن دانشگاه‌ها، بدین معنی که صبح‌ها سنگر علم را در اختیار دانشجویان برادر قرار دهیم و سپس بعد از ظهر با بسیج همهٔ نیرو‌ها طی عملیات والتکفیک آن را باز پس گرفته و عرصه را برای حضور خواهران فراهم کنیم. البته اجرای این طرح به همین سادگی نیست و نیاز به ملزوماتی دارد از جمله اینکه بایستی نیم ساعت مانده به پایان نوبت پسر‌ها، با کشیدن یک دیوارهٔ انسانی از بسیجی‌های مخلص از ورودی دانشگاه تا در کلاس‌ها، محیط علم و دانشگاه را چون خیابان دو طرفه دونیم کنیم، یک نیمه برای عبور خواهران و نیمهٔ دیگر مختص خروج برادران. لکن باید توجه داشته باشیم که حتما و لزوما باید دیوارهٔ ارزشی‌های مخلص مختلط باشد و به ازای هر برادر بسیجی یک خواهر ولایی هم در تشکیل این دیواره حضور داشته باشد تا هنگام تذکر به دختران و پسران خاطی حریم اسلامی حفظ شده و از تقابل نامحرم‌ها جلوگیری به عمل آید.


لازم به یاد آوریست که در زمینهٔ همین پیشنهاد بنده، اخیرا یکی از مخترعین و مبتکرین ارزشی دستگاهی مجهز به اشعهٔ ایکس را از کشور دوست و برادر، روسیهٔ اسلامی خریداری نموده است تا بر سر ورودی کلاس‌ها نصب کنیم و اگر دانشجوی برادری احیانا خود را خواهر جا زد و بالعکس، با استفاده از پرتو نگاری مچش را گرفته و همانجا با تاباندن دز قوی‌تر و مهلک به سزای عملش برسانیم. لکن یادمان باشد که اسلام دین مهر و عطوفت است و در مقابل تنبیه خاطی‌ها بهتر می‌باشد از دانشجویان محجبه و اسلامیزه شده نیز با ساندیس و تیتاپ پذیرایی به عمل آوریم. در هر حال امیدوارم مسئولین توجه داشته باشند که پیشنهادات بنده فواید زیادی دارند، مثلا دیوارهٔ انسانی توصیف شده می‌تواند تریبونی دائمی برای گسترش اسلام و مطرح نمودن شعارهای ولایتمدارانه باشد و بنده حتی در مورد این شعار‌ها هم تفکرات لازم را به عمل آورده و پیشنهاد دارم که دانشجویان بسیجی هنگام برخورد با دانشجویان محجبه این شعار را با صدای بلند و کوبنده سر دهند: از خیابون داره می‌اد یه دسته حوری، همشون چادر به سر گوگولی مگولی، یا نه مقنعه نه روسری جانم فدای چادری. در هنگام برخورد با دانشجونماهای غربزده نیز شعارهای دانشجو در چه فکریه ایران پر از بسیجیه، یا بد حجاب حیا کن دانشگاهو‌‌ رها کن پیشنهاد می‌شود



در پایان امیدوارم که با اجرای این طرح دین خود را به شهدای انقلاب ادا کرده و زمینه را برای ظهور آقا (اینبار سید سامرایی) آماده کنیم. راستی یادم رفت که بگویم برای اثبات اینکه اسلام دین برابری و مساوات بین زن و مرد است، هر شیفتی که بهتر بود برای دو هفته به دانشجویان پسر اختصاص داده شود و سپس یک هفته در اختیار دختر‌ها قرار بگیرد و دوباره این چرخه تکرار شود. والسلام، این بود طرحی از یک بسیجی