ترفند كنوني جمهوري اسلامي : ترويج انقلاب هراسي از راه به خشونت كشاندن اعتراضات و ايجاد ناامني
تجربه ثابت كرده است كه مسير تغييردر كشورهايي با حكومت هاي غير دموكراتيك وايدئولوژيك مانندايران، تنها از خيابانهاي شهر هاي بزرگ مي گذرد و اصلاحات و انتخابات تنها در بستر يك حكومت پايبند به اصول اوليه ي مردم سالاري و دموكراسي عملي مي گردند. از همين رو شيوه هاي سازشكارانه و مصلحت جويانه به مرور زمان تنها باعث فرسايش نيروهاي مردمي و شكل گيري فضاي ياس و اختناق در جامعه مي شوند ، به طوري كه سردي نسبي جنبش سبز بعد از ماههاي اوليه ي اعتراضات را مي توان نمونه ي بارزي از آن دانست. در هر حال امروز كه دوباره تنور اعتراضات با هيزمهاي شجاعت و از خودگذشتگي مردم شهرهاي بزرگ ايران بويژه تهران گرم شده و جنبش روح و جاني تازه گرفته است،از دست دادن اين فرصت و سكون و سكوت مجدد مي تواند بارديگر به ركود و انزواي تلخ جنبش و فروكش كردن اعتراضات بينجامد. بنابراين بايستي به تمام معنا قدر شناس اين فرصت غيرمنتظره باشيم و با احيا كردن همان شور و شوق تغيير، كه قبل از انتخابات در رگهاي جامعه جاري بود ،جنبش سبز رابه همه ي نقاط ايران وبين همه ي اقشار جامعه صادر كنيم. در اين باره راهكارهايي چون سه سه شنبه ي متوالي اعتراض به خوبي مي تواند اين هدف را برآورده كنند: هفته ي اول دست گرمي ، هفته ي دوم گسترش بيشتر جنبش و هفته ي سوم سراسري شدن اعتراضات و توسعه ي روحيه ي انقلابي گري.
از انقلابي گري به عنوان يك دستاورد در هفته ي سوم ياد كردم، چون معتقدم جامعه ي ايراني از لحاظ روان شناختي همواره براي حركت و تكاپو نيازمند يك محرك و هيجان فراگير بوده است و حتي حركت بيست و پنج بهمن را تا حدودي مي توان پيامد سيرانقلابي هيجان انگيزي دانست كه از تونس و مصرآغاز و به كشورهاي منطقه از جمله ايران سرايت كرد . البته ياد آور مي شوم كه تجربه ي تلخ انقلاب 57 تا حدي نسل جوان ما را دلسرد و مرعوب كرده وباعث شده كه حتي گاهي از خشونتهاي سطحي و طبيعي نيز بهراسيم و فراتر از آن تمايلي به درگير كردن توده هاي سنتي و مذهبي كه دغدغه هاي دموكراتيك چنداني ندارند ، نداشته باشيم، واين همان چيزي است كه جمهوري اسلامي در حال حاضر آن را دونبال مي كند: ترويج انقلاب هراسي از راه به خشونت كشاندن اعتراضات و ايجاد ناامني والبته تاحدي هم موفق بوده است.
درواقع در اين برهه ي زماني ترسيدن يا نترسيدن از براندازي و انقلاب است كه ميتواند سرنوشت جنبش سبز وبه ثمر رسيدن اعتراضات را تعيين كند.طوري كه به احتمال زياد اگر همچنان بترسيم و چشم به ماهيت اصلاح ناپذير اين نظام ببنديم دوباره خواهيم باخت، دوباره كشته خواهيم داد و حبس و تحقير از آنمان خواهد شد بي آنكه دستاوردي داشته باشيم و چه بسا كه داشته هايمان را هم از دست بدهيم .اما اگر روح جامعه ي احساسي و مذهبي ايران و فقدان شديد تكثرگرايي را درك كنيم و هزينه هاي تغيير آني رابا يك حركت فرسايشي اصلاحي مقايسه كنيم شايد كمي بي پرواترو خطرپذيرتر عمل كنيم ، با اين باور و با اين اميد كه هر انقلابي به جمهوري اسلامي نخواهد انجاميد و هر انقلابي لزوما با خشونتهاي عميق همراه نخواهد بود .
سخن آخر:هدف من اين نيست كه در اين نوشته از اصلاح طلبان انتقاد كنم و نقش ارزنده ي آنها را در پيشبرد جنبش ناديده بگيرم ، برعكس احساس مي كنم كه بايد به محذورات و اعتقادات آنها احترام بگذاريم ولي در عين حال خودمان را اسير قيد و بندهايي كه آنها يا به لحاظ عقيدتي و يا موقعيتي دچار آن هستند نكنيم. من فقط گمان مي كنم كه براندازي كم هزينه تر است و چون با روحيه ي مردم ما سازگارتر است بيشتر مورد استقبال قرار مي گيرد.والسلام
7 Responses to ترفند كنوني جمهوري اسلامي : ترويج انقلاب هراسي از راه به خشونت كشاندن اعتراضات و ايجاد ناامني
ما به این امید پیرو ولیمان حضرت آیت الله العظمی خامنه ای هستیم . شما چطور؟
امام :
بعد از من كسي خواهد آمد كه پرچم را به دست حضرت مهدي خواهد داد …
http://salehat.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=60:1389-06-01-14-26-04&catid=42:agha-va-mahdi
salam dadash mishe ye davat name az balatarin baraye man befresti
shadidan niyaz daram dadash
mamnoonet misham
damet garm
ya hagh
shahrzad_str@yahoo.com
dorod bar arteshe sabz
نقدی جامع بر منشور جنبش نوشته شده
خواهش میکنم بخونید و نظر بدین
http://ario222.wordpress.com/2010/06/19
از پریروز نماینده یکی از شهرهای شمالی در مجلس گروگان ما است.از این پس کارمندان رده بالای حکومتی و بسیجیان خود فروخته قربانیان تیم من هستند.غیرت می خواهد از این به بعد کسی به نماز جمعه برود و برای ولایت دم تکان دهد.بازی تیم من تازه شروع شده است.پشه چو پر شد بزند فیل را.
آقا يا خانم ناشناس اول من اعتقادي به امام غائب ندارم درضمن براي امام راحل هم قدرت پيشگويي قائل نيستم . به كسي هم كه اصول اخلاقي و آزادي رو زير پا مي گذاره از جمله ولي شما نمي تونم احترامي قائل باشم . من طرفدار هيچ حزب خاصي نيستم و تنها بر اساس باورهاي اخلاقي و عقلي خودم مخالف حكومت ولي فقيه هستم چه خامنه اي و چه كس ديگه اي.
هاشم آقا داداش گلم دعوتنامه رو به آدرست فرستادم برو حالشو ببر :))
پ.ن: حيف كه نمي تونم جواب همه رو زير كامنتاي خودشون بدم ،اگه آدم خيري ترفندش رو مي دونه به ما هم ياد بده تا عاقبت به خير شيم
آريو جان انتقادات شما كاملا به جاست، در واقع از شروع جنبش يكي از انتقادات اصلي همين مشخص نبودن چارچوبها و اهداف جنبش بوده ، از يك طرف موسوي و كروبي هم از لحاظ موقعيتي و به احتمال زياد هم از لحاظ عقيدتي خواهان جمهوري اسلامي هستن و از طرف ديگه مي خوان حمايت افراد سكولار رو هم داشته باشن ، به هر حال من نمي تونم تحليل ديگه اي از اين رفتار داشته باشم
Something to say?