سرمشق
‏نمایش پست‌ها با برچسب سکولاریسم، انسجام و اتحاد سکولارها. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب سکولاریسم، انسجام و اتحاد سکولارها. نمایش همه پست‌ها

نترسيد ، هيچ تفرقه اي در پشت اين پيشنهاد نيست و بر عكس هدف همه ي كساني كه آن را طرح و از آن حمايت مي كنند تلاش براي رساندن دستهاي ايرانيان سكولار در هر جاي دنيا به يكديگر است. ايرانياني كه سالها در بينشان ديوارهاي ترس و بي اعتمادي را بر افراشته اند تا در پس اين ديوارها خود را رها شده و تنها ببينند و ذره ذره ريشه هاي خود باوري و اعتماد بنفس را در وجودشان خشك كنند . اما ديگر كافيست و شخصا به عنوان يك جوان ايراني كه نه سياست خوانده ام و نه حرفه ام اين است و چيزي در چنته ندارم جز دغدغه براي آزادي و احياي ارزشهاي انساني در اين كشور ، تنها و تنها به مدد باور كردن نيروي خود و ديگر همفكرانم از اين پيشنهاد حمايت مي كنم ؛ چرا كه مي دانم در بازاري كه همه ي غرفه ها را به خرافات و انديشه هاي مدافع حكومت ديني سپرده اند و سهم انديشه هاي سكولار در نطفه خفه شدن است تنها چاره براي به معرض ديد گذاشتن انديشه ها يمان ومتحد شدن استفاده از غرفه هايي ست كه دنياي آزاد برايمان عرضه نموده است ( يعني همين فيس بوك و ابزار هاي مشابه). بنابراين اميدوارم كه با ايجاد صفحه اي براي اتحاد نيروهاي سكولار در فيس بوك اولين گام ها را با اتكا به خرد جمعي و خود باوري برداريم تا زمينه براي حركتهاي بعدي در راستاي هويت مند شدن نيروهاي سكولار فراهم شود. فقط همين.

 

نارضایتی مردم از حکومت دینی و سلطنت فقیهان هرگز تا به این حد ملموس و فراگیر نبوده است . نگرانی مردم از آینده ی کشور، فشار ناشی از تحریم ها، اوضاع نابسامان اقتصادی و کاهش امنیت و آزادی های اجتماعی روی هم رفته بهانه هایی قوی برای کشاندن مجدد مردم به اعتراضات خیابانی و اعتصابات هستند، اما تا زمانی که این بهانه ها با امید به تغییر همراه نشوند نمی توانند تاثیر خود را آنچنان که باید بگذارند . واقعیت این است که به هدررفتن قویترین پتانسیل تغییر یعنی حضور مردم در تجمعات اعتراضی (خواسته یا نخواسته) به دست اصلاح طلبان سبب شد که اکثریت مردم امید و اعتماد به نفس خود را ازدست بدهند و به این نتیجه برسند که پایه های این نظام محکمتر از آن است که بتوان با دست خالی و فقط از طریق مبارزات مدنی به تغییر آن دل بست .
امروزمردم برای بازگشت به خیابان نیاز دارند که آلترناتیوی غیر از اصلاح طلبان برای تغییر داشته باشند، درواقع قدرت اصلاح طلبان و تمایل آنها برای تغییر از دید عمده ی مردم زیر سوال رفته است و آنها دیگر حاضر به خطر کردن در زیر پرچم این جناح از حکومت مذهبی نیستند. برای ایجاد این آلترناتیو جایگزین لازم است که سکولارها برای خود سازماندهی مستقل ، منشور عملکردی مستقل و نماینده و رهبر مستقلی داشته باشند و در نتیجه سکولاریسم جدی تر و ریشه ای تر از قبل جایگاه خود را در محافل سیاسی ایران باز کند و برای خود دارای شناسنامه و هویتی شفاف شود. چرا که تنها تشکیل یک جبهه ی مستقل و منسجم از سکولارهاست که می تواند نیروهای خاموش مایل به تغییر را از حالت سردرگمی و انفعال خارج کند و مسیری امتحان نشده ( بر خلاف اصلاح طلبی ) و هدفمند را پیش پای آنها بگذارد. بعد ها به پشتوانه ی همین نیروهای به حرکت در آمده که ترسیم روشنی از هدف مبارزات و فعالیتهای خود دارند می توان سکولاریسم را آرام آرام به عمق جامعه ی ایران تزریق کرد و آن را تبدیل به خواسته ای تردید ناپذیر و شعاری غالب کرد. در غیر این صورت ایستادن نیروهای سکولارپشت سراصلاح طلبان نمی تواند چندان به بازگشت مردم به عرصه ی اعتراضات مدنی کمک کند و اگر هم فرصتی برای بروز اعتراضات پیش بیاید امکان هدر رفتن مجدد آن در اثر دلبستگی اصلاح طلبان به حکومت اسلامی و نیز توجیه نشدن مردم در مورد نیاز به سکولاریسم به عنوان پیش زمینه ی آزادی بسیار زیاد است. در واقع تنها یک سکولاریسم هویت دار است که هم می تواند از موج سواری جناحهای قائل به حکومت مذهبی و استفاده از سکولارها به عنوان سیاهی لشکر مانع شود و هم خواسته و ارمانی بزرگ وقوی را به مردم بدهد که در صورت حضور میلیونی مجدد در تجمعات ،دیگر سنگر مبارزه را به امید اصلاح و تغییر رویه ی حاکمان دینی رها نکنند و به چیزی کمتر از تغییر قانون اساسی به قوانینی سکولارو منطبق با حقوق بشر راضی نشوند . بنابراین سازماندهی و انسجام سکولارها در مرحله ی اول برای کشاندن مردم به بطن مبارزات مدنی و بعدها برای گرفتن نتیجه ای مثبت از این مبارزات شدیدا ضروری است .

 


1 ) التزام و اعتقاد عملی به شعار حکومت سکولار نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشترداشته باشد .
2) خارج نشین باشد تا بیانیه های پوست کنده بدهد و لذا بی نیاز از شرایط سنج و مفسر و احیانا ماله کش شود.
3)عدم سو پیشینه ی انقلابی : سابقه ی انقلابی نداشته باشد یا اگر دارد ازهمان بریده های اول انقلاب باشد یا اگرهم دلش نیامده خودش راببرد لا اقل به بریدن سر دیگران متهم نباشد .
4) از احزاب ترور پرور نباشد و کلا مبارزه ی مسالمت آمیز را مقدم بدارد اصلا به خاطر محکم کاری بهتر است که با دیدن خون و خونریزی غش و ضعف بر او غالب شود .
5) دنده عقب نرود ولطفا به جای برگشتن به مسیرهای طی شده تخته گاز تا خط پایان براند .
6 ) هی از خارج بیانیه ندهد که لنگش کنید ولی بی زحمت یک ملت را هم لنگ بیانیه هایش نکند .
7 ) ترجیحا طرفدار عصر طلایی هیتلر و دوران نقره ای پینوشه نباشد چون نظر شخصی من نیست که مهم نباشد ناسلامتی نظر رهبر یک جنبش است .
8 ) از لحاظ سنی بین 40 تا 80 سال داشته باشد البته با ارائه ی گواهی معتبر مبنی بر نداشتن آلزایمر و برخورداری از سلامت کامل عقلی این میزان تا 90 سال قابل افزایش است .
9 ) شرط معدل وجود ندارد ولی کلا بهتر است زیردیپلم باشد اما مدرک دکتری نقلبی نداشته باشد وگرنه این شریعتمداری تا یک سال کپی مدرکش را در صفحه ی اول کیهان چاپ می کند.10 ) ترجیحا خوشکلتر از احمدی نژاد باشد تا ازکاریزمای قویتری برخوردارشود اگر هم یک چیزی در مایه های جورج کلونی باشد که دیگر نور علی نور می شود

 

این جنبش آزادی خواهی است که می تواند هر ایرانی را که دغدغه ی انسانیت و احترام به حقوق انسانی دارد زیر چتر خود بگیرد . جنبشی که زن و مرد ، مسلمان و غیر مسلمان ، فارس وغیرفارس و بالاو پایین شهری را در کنار یکدیگر قرار می دهد. چون به نیازها ی انسانی همه ی اینها پاسخ می دهد هرچند که این نیازها ممکن است بسیار متفاوت باشد . جنبشی که در آن عالیترین مفاهیم انسانی چون ایثار به اوج تبلور خود می رسد تا جایی که یک مرد از آزادی پوشش زنان ، یک مسلمان از حقوق شهروندی بهایی ها ، یک فارس زبان از حق تحصیل به زبان مادری سایر اقوام و یک شخص مرفه ازتامین نیازهای اقتصادی قشر کم در آمد حمایت می کند . زیرا یک آزادی خواه آزادی و عدالت را تنها برای منافع خود و برای غا لب کردن عقاید خود نمی خواهد بلکه آزادی را فقط به خاطرنیاز انسانها به آزادی صرف نظراز هر جنس و نژاد و زبانی طلب می کند. در جنبش آزادی خواهی رهبری از آن اصول حقوق بشر است ، چارچوب و خطوط قرمز فعالیتها روشن است و آن مخل آزادی و امنیت انسانها نبودن است . در این جنبش دیگراضطراب فریب خوردن و خود فریبی را نداریم چون نه تنهاهدف که گذشته و حال رهبریت آن (اصول حقوق بشر ) شفاف است و می دانیم که در این جنبش هیچ کس نمی بازد یا هزینه هایی که داده می شوند به هدر نمی روند چون این هزینه ها همه در کوتاه کردن مسیر رسیدن به آزادی و نه صرفا در راستای یک جنگ قدرت صرف می شوند. در این جنبش به دنبال مسلط کردن یک ایدئولوژی مبهم و جدید نیستیم برای همین می دانیم که در آینده نه پشیمان خواهیم بود و نه مورد سرزنش فرزندانمان واقع خواهیم شد . در جنبش آزادیخواهی به دنبال استقرار قانونی منطبق بر اصول انسانی و حقوق بشر هستیم که آزمون خود را به خوبی پس داده است ودر ایران هم به عنوان زادگاه اولین منشور حقوق بشرقطعا می تواند نتایج درخشانی به بار آورد .

 

درباره‌ی من

عکس من
سحر
مي نويسم تا بگويم كه می‌انديشم، می‌انديشم پس هستم، من در یکی از تاريك‌ترين و تنگ ترين دالان‌های تاريخ هستي يافته‌ام، همانجا كه به نيستی‌ها هم رحم نمی‌كنند، اما باز سرخوش از آنم كه هنوز هستم.
مشاهده نمایه کامل من

دنبال کننده ها